تأثیر مواد مخدر بر سلامت روان

تأثیر مواد مخدر بر سلامت روان


بیماری های اعصاب و روان ناشی از اختلالاتی است که در تنظیم مواد شیمیایی مغز ایجاد می­شود و به دنبال آن برخی از مسیرهای عصبی که مانند مدارهای الکترونیکی عمل می­کنند، کارایی خود را از دست می­دهند. برخی از محققان بر این باورند که استفاده از مواد مخدر باعث فعال شدن یک بیماری روانی می­شود که فرد از آن خبر نداشته است؛ و عده دیگری از محققان نیز معتقدند مواد مخدر عملکرد مغز و هورمون های آن را تغییر می­دهد و باعث ابتلا به بیماری روانی می­شود. به طور کلی مواد مخدر اثرات مخربی بر کارکرد مدارهای الکترونیکی مغز دارد. با مصرف مواد ممکن است موقتاً فرد احساس خوبی داشته باشد و علائم بیماری­های روانی تخفیف ­یابد ولی در دراز مدت نه تنها بیماری روانی فرد بهبود نمی­یابد بلکه بیماری دیگری به نام اعتیاد نیز بروز پیدا می­کند.

نقش مصرف مواد مخدر در درمان بیماری­های روانی همانند اثر قرص­های مسکن در درد ناشی از عفونت دندان است. با مصرف قرص مسکن درد موقتاً ساکت می­شود ولی میکروب و عفونت مربوط به آن پیشرفت کرده و ریشه دندان را می‌پوساند. اثر کوتاه مدت مصرف مواد مخدر بر سلامت روان می­تواند چیزی شبیه به این باشد. پس از مصرف مواد مخدر در کوتاه مدت احساس خوشایندی برای مصرف کننده وجود خواهد داشت اما در درازمدت سایر اثرات آن چندان خوشایند نخواهد بود.

لازم است بدانید که برخی از مواد روانگردان، خود باعث بروز علائم جدید روانی و یا تشدید آن می­شوند. در ادامه به معرفی تعدادی از آن­ها خواهیم پرداخت.

 

الکل

نوشیدن الکل بر روی کارکرد مغز افراد تأثیرگذاشته و منجر به بروز مشکلات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی می­شود. الکل باعث ایجاد تغییراتی در مغز شده و منجر به کاهش مواد شیمیایی می­شود که به طور طبیعی به کاهش اضطراب کمک می‌کنند. در نتیجه باعث بروز بیشتر استرس، اضطراب یا افسردگی شده و فرد احساس می­کند که برای مقابله با این احساسات به الکل بیشتری نیاز دارد. به همین دلیل است که وقتی افراد از الکل برای مقابله با استرس استفاده می‌کنند، در طولانی مدت می‌تواند به افزایش استرس، اضطراب، افسردگی و افزایش مصرف کلی الکل منجر گردد.

بسیاری از کسانی که به الکل اعتیاد پیدا نموده­اند، پس از مدتی دچار مشکلات خواب، اختلال نعوظ (در مردان) و کاهش حافظه نیز می­گردند.

 

مواد افیونی ( مخدرها ): تریاک و مشتقات آن، متادون

تریاک و مشتقات آن موادی هستند که فعالیت دستگاه عصبی مرکزی را کند کرده و باعث می‌شوند توان شخص در پاسخ به محرک­های محیطی و احساس‌های بدنی وی کاهش یابد. تمام مواد افیونی به گیرنده‌هایی در مغز می­چسبند که در حالت طبیعی محل اتصال نوعی از انتقال دهنده­های عصبی به نام آندروفین­هاست، که باعث ایجاد لذت و کاهش پریشانی و درد می­شود؛ اما به مرور زمان و با افزایش مصرف این دسته از مواد، از میزان ترشح طبیعی آندروفین در بدن کاسته شده و شخص بیشتر و بیشتر به این مواد جایگزین وابسته می­شود. مصرف این دسته از مواد می‌تواند باعث ایجاد اختلالات خلقی (افسردگی، شیدایی و یا دوقطبی) شود که با علائمی مانند تحریک پذیر بودن، مشکلات تمرکز، داشتن خلق بسیار بالا و یا خلق بسیار پایین خود را نشان می­دهند.

همچنین اعتیاد به مواد افیونی منجر به تشدید افسردگی، اختلال در میل جنسی و اختلال در خواب می­شود.

 

داروهای محرک : آمفتامین ، کوکایین ، نیکوتین ، قرص های اکس

برخلاف مواد افیونی که باعث کندی حرکات و رفتارهای شخص می‌شوند، داروهای محرک باعث برانگیختگی همزمان جسمی و روانی فرد می­شود. مواد محرک، گروهی از مواد اعتیاد آور هستند که سرعت واکنش مغز و بدن را افزایش می‌دهند و با بیشتر کردن ترشح دوپامین و سرتونین (هورمون­های شادی) در بدن، باعث ایجاد نوعی سرخوشی کاذب می‌شوند. این مواد به طور طبیعی در مغز یافت شده و باعث تنظیم خلق و خو می­شوند. داروهای محرک باعث افزایش آزاد شدن هورمون­های شادی گردیده و  با گذشت زمان، ذخایر طبیعی این هورمون­ها ممکن است به حدی کاهش پیدا کند که هرگز به سطح قبل از مصرف مواد نرسد.

مواد محرک باعث بروز توهم، هذیان، بی­خوابی، رفتارهای خطرناک، رفتارهای تهاجمی و پرخاشگری و بی­قراری می­شوند.

 پس از مدتی مصرف و از بین رفتن تأثیرات محرکی این مواد، شخص یک دوره افت را تجربه خواهد کرد و دچار علائم افسردگی، خستگی و بی حالی شده و بیش از قبل برای مصرف این مواد وسوسه خواهد شد.

مصرف این مواد همچنین منجر به تشدید علائم دوقطبی، اضطراب و اسکیزوفرنیا می­شود.

 

حشیش، گل و ماری جوانا

نتیجه برخی از تحقیقاتی که در مورد تأثیر مواد مخدر بر سلامت روان انجام گرفته است، نشان دهنده وجود ارتباط مستقیم بین مصرف ماری جوانا، حشیش و گل و ابتلا به اسکیزونی است. این مواد حاوی ترکیبات مشابه کانابینوئید است که به طور طبیعی در گیاه شاهدانه یافت می­شوند و تغییردهنده کارکرد ذهن است. کانابینوئید به عنوان یک انتقال دهنده عصبی بر سلول های عصبی در مناطق مختلف مغز که مسئول تمرکز، حافظه، لذت، تفکر، درک حسی، درک زمان و تنظیم کننده حرکت هستند، اثر می­گذارد. ترشح بیش از اندازه این نوع انتقال دهنده عصبی در دراز مدت موجب آتروفی مغز (کوچک شدن مغز) و ایجاد بی­انگیزگی می­شود. تمام این عوارض مطرح شده از نشانه­های اختلالات روان­پریشی هستند. همچنین کانابینوئیدها علایم اختلالات اسکیزوفرنی و دوقطبی را تشدید می­کنند.

 

منابع:

https://www.rethink.org

https://etiad.org

تهیه و تنظیم: المیرا بساق (کارشناس مرکز مشاوره و سبک زندگی دانشگاه شیراز)